کتابی با بیش از دویست نویسنده

 

اردیبهشت امسال شانزدهمین جلد از «فرهنگنامهء کودکان و نوجوانان» را - که به تازگی منتشر شده بود - مشتاقانه از غرفهء فرهنگنامه در نمایشگاه کتاب تهران خریدم و به همت همهء گرامیانی که سهمی در انتشار این اثر دارند درود فرستادم. کسانی که با کار مرجع‌نویسی آشنایی دارند به خوبی می‌دانند که انتشار کتاب مرجع اساساً کاری سترگ و دشوار است. بویژه اگر قرار باشد استانداردها در آن رعایت شود و محصولی مستند و معتبر پدید آید، آنگاه به رسالتی خطیر تبدیل خواهد شد. به همین سبب تولید آثار مرجع معمولاً سال‌ها طول می‌کشد و به سرمایه‌گذاری فراوان نیاز دارد. حال تصور کنید سازمانی مردم‌نهاد مثل «شورای کتاب کودک» که از حمایت دولتی بی‌بهره است، می‌خواهد با تکیه بر همکاری داوطلبانه جمعی از مشتاقان، منبع مرجعی به گستردگی و جامعیت فرهنگنامه تولید کند. بدیهی است که این کار به مراتب دشوارتر خواهد شد. اما اکنون که شانزدهمین جلد آن راهی بازار نشر شده می‌توان به روشنی دید که به کمک «خرد جمعی» و «خدمت داوطلبانه» می‌توان بر این دشواری‌ها غلبه کرد. انتشار این فرهنگنامه مصداقی از توانمندی سازمان‌های مردم‌نهاد است که اگر هر یک به درستی هدایت و مدیریت شوند، می‌توانند منشاء خدمات ارزشمند باشند.

اکنون که این یادداشت را می‌نویسم جلد شانزدهم فرهنگنامه روی میز کارم است. این جلد در بر گیرندهء بخش پایانی مقاله‌های حرف «ز»، از زو تا زیور، حرف «ژ» از ژاپن تا ژیمناستیک و بخش بزرگی از مقاله‌های حرف «س»، از سائوتومه و پرنسیپ تا سودان جنوبی است. بر اساس آنچه در پیشگفتار آمده، این جلد شامل ۲۵۲ مقاله، ۴۴ مدخل ارجاعی، ۶۰۱ تصویر، ۲۹ نقشه و ۶۵ جدول و نمودار است.

 مروری بر فهرست اسامی کسانی که هر یک سهمی در تولید این اثر دارند، نشان می‌دهد حدود پانصد نفر در انتشار این جلد مشارکت داشته‌اند که بیش از دویست نفرشان نویسندگان و ویراستاران مقاله‌های آن هستند. همکاران جلد شانزدهم در چند گروه معرفی شده‌اند که تعدادی از آنها عبارتند از: دبیر اجرایی، مشاوران، سرویراستاران، شورای مدیریت، شورای اجرایی، هماهنگ‌کنندگان تدوین مدخل‌ها، گروه‌های تدوین و ویرایش موضوعی، آماده‌سازی، تصویر و نقشه، مشاوران علمی و فنی، پدیدآورندگان مقاله‌ها، مشاوران نوجوان و حامیان. همراه با یاد یارانی که از انتشار نخستین جلد فرهنگنامه در سال ۱۳۷۱ تا کنون از این سرای رخت بر بسته‌اند.

همکاری این جمع فرهیخته در آفرینش فرهنگنامه دستاوردی ستودنی در عرصه کار فرهنگی داوطلبانه است. آنان که به این کار همت گماردند آگاهانه و آزادانه قدم در این راه گذاشته‌اند. زیرا به هدفی والا باور داشته‌اند. موظف و مجبور به چنین کاری نبودند، بلکه تصمیم گرفته‌اند که در اقدامی فرهنگی و ملی سهیم شوند. ضمناً از یاد نبریم که مشارکت داوطلبانه از کیفیت محصول نهایی نکاسته و اثری که عرضه شده از اعتبار و کیفیت مورد انتظار در یک منبع مرجع  برخوردار است. همراه با نثر پاکیزه، موجز و منسجمی که خواندنی و آموزنده است. هرچند مخاطب این کتاب کودکان ده تا شانزده ساله هستند، اما همهء خوانندگان در سنین مختلف می‌توانند از محتوای پربار آن نکته‌ها بیاموزند. شیوهء نگارش متن نیز الگویی برای پاکیزه‌نویسی و پرهیز از طناب و پرگویی است.

در جستجوی مدخلی بودم که به عنوان نمونه در اینجا بازنویسی کنم که از قضا در صفحهء ۹۴ با «سازمانهای مردم‌نهاد» مواجه شدم که با مضمون این یادداشت هم متناسب است و تصمیم گرفتم گزیده‌ای از آن را بنویسم: «سازمانهای مردم‌نهاد موسسه‌هایی مستقل هستند که دولتها در تاسیس و ادارهء آنها دخالت مستقیم ندارند و معمولاً از بودجه دولتی استفاده نمی‌کنند. این موسسات را معمولاً گروهی از افراد داوطلب تاسیس و اداره می‌کنند. هدف این سازمان‌ها فعالیتهای گروهی و مشارکتهای عمومی برای دستیابی به آرمانهای بشر دوستانه است. ... سازمانهای مردم‌نهاد به طور خلاصه سَمَن نامیده می‌شوند. این سازمان‌ها بر اساس آیین‌نامه اجرایی و فعالیت‌ سازمان‌های غیر دولتی هر کشور تاسیس می شوند و دارای هدفهای غیرسیاسی و غیر انتفاعی (کسب نکردن سود شخصی) هستند. .... در سازمانهای مردم نهاد همه کارها با مشاوره و مشارکت انجام می‌گیرد. یعنی همه اعضا در تصمیم‌گیری‌ها و بر عهده گرفتن مسئولیت‌های سازمان سهیم‌اند  ... در سازمانهای مردم نهاد معمولاً زنان بسیار فعال‌اند. فعالیت‌های افراد در این سازمان‌ها معمولاً داوطلبانه است و بدون دستمزد انجام می‌گیرد. منابع مالی این سازمانها از حق عضویت‌ها، کمکهای مردمی و کمکهای موسسات علاقه‌مند تامین می‌شود. در سازمانهای مردم نهاد می‌کوشند از منابع دولتی کمک مالی نگیرند، از این رو با مشکلات مالی روبرو هستند. سازمان‌هایی که از کمکهای مالی دولتی بهره‌مند می‌شوند، ممکن است استقلال در تصمیم‌گیری‌های خود را از دست بدهند». در این مدخل تاریخچه‌ای از ایجاد سمن‌ها در جهان و ایران ارائه شده و در ادامه نیز لوگوی چند سمن ملی و جهانی و حوزه کار آنها درج شده که چند مورد آن عبارتند از: صندوق جهانی حیات وحش (فعال در زمینه حیات وحش)، پزشکان بدون مرز (فعال در زمینه خدمات پزشکی)، موسسه خیریه محک (فعال در زمینه خدمات درمانی کودکان مبتلا به سرطان)، موسسه مادران امروز (فعال در زمینه خانواده و روابط خانوادگی) و انجمن حمایت از حقوق کودکان (فعال در زمینه مبارزه با آسیبهای اجتماعی کودکان).

در این مدخل به چند ویژگی مشترک در سازمانهای مردم نهاد اشاره شده که به نظرم سه مولفه اصلی آن باور به ارزشهای انسانی، خرد جمعی و خدمت داوطلبانه است. در این یادداشت مجالی ندارم که به همه این موارد بپردازم و فقط بر مفهوم «خدمت داوطلبانه» متمرکز می‌شوم. اساساً کار داوطلبانه به این معناست که انسان آگاهانه و آزادنه از منفعت شخصی بگذرد و با هدفی بشردوستانه و برای تامین منافع جمعی بخشی از وقت، انرژی، پول یا شکل دیگری از سرمایه خود را در راهی به کار گیرد که در خدمت رسالت و آرمانی ارزشمند باشد. کار داوطلبانه - که به تعبیر دکتر نعمت‌الله فاضلی شیوه‌ای از زیستن شجاعانه و مسئولانه است - به آدمی کمک می‌کند ظرفیت‌های وجودی خویش را بهتر بشناسد و نیروهای درونی خود را از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل کند. فعالیت داوطلبانه یکی از موثرترین راهبردهای اجتماعی برای پاسخ به نیازهای وجودی ماست. زیرا ما در مسیر فعالیت داوطلبانه به خودشکوفایی و رشد شخصیت می‌رسیم. دوست داشتن را تمرین می‌کنیم و به دیگران اجازه می‌دهیم ما را دوست بدارند. عضوی از یک جمع بزرگتر می‌شویم، مسئولیت می‌پذیریم و برای انجام این مسئولیت‌ها مهارتهای خود را بهبود می‌بخشیم. از انزوا، پوچی و ترس‌های مبهم رها می‌شویم و حس مفید بودن را تجربه می‌کنیم. بنابراین، انسان هر چه بیشتر به بلوغ فکری می‌رسد بیشتر به مشارکت در این امور مشتاق می‌شود.

به این ترتیب، کارهای داوطلبانه راهبرد همگانی برای شکلی از تفسیر زندگی و معنا بخشیدن به آن است. نوعی تجربهء ناب برای رسیدن به معرفتی تازه و منشاء خلق سرمایه اجتماعی و ترویج همدلی در جامعه است. در این شیوه چون ما منفعت شخصی را کنار می‌گذاریم و بخشی از سرمایه خود را وقف خدمات عام‌المنفعه می‌کنیم، ظاهراً امتیازهایی را از دست می‌دهیم، اما عملاً مولد منافع بسیار می‌شویم که ابتدا خودمان از آن بهره خواهیم برد. هر چند با این هدف وارد این عرصه نشده‌ایم، اما به هر شکل از دستاوردهای آن سود می‌بریم. بنابراین، گرچه کسانی که کار داوطلبانه می‌کنند در صدد به دست آوردن سود شخصی نیستند، اما از مزایای کاری که می‌کنند بهره‌مند خواهند شد.

سخن پایانی

از یک منظر می‌توان گفت فرهنگنامه کودکان و نوجوانان اثری مرجع در کنار سایر آثار مرجع است که برای گروه سنی بین ده تا شانزده سال نوشته شده و اکنون به جلد شانزدهم رسیده و بر غنای منابع موجود در این زمینه افزوده است. اما اگر از منظر سرمایه اجتماعی به آن بنگریم اهمیت موضوع مضاعف می‌شود. زیرا در این چارچوب فرهنگنامه نمونه‌ای از تجلی خرد جمعی و خدمت داوطلبانه است که باید انتشار شانزدهمین جلدش را جشن بگیریم و آرزومند تداوم انتشار بخشهای بعدی آن باشیم.

اساساً گسترش فرهنگ مدارا و همدلی در جامعه به فضاهایی برای تمرین نیاز دارد و سازمانهای مردم‌نهاد چنین فضاهایی را فراهم می‌کنند. به نظرم وجود این نهادها بسیار مغتنم است و نقش موثری در توسعه فرهنگی هر جامعه بر عهده دارند. زیرا تاکنون در نهادهای رسمی آموزشی ما توجه کافی به آموزش فعالیت داوطلبانه و تبیین اهمیت آن نشده است و مراکز مردمی باید مکمل این موضوع باشند. آموزشی رسمی که بیشتر بر مبنای رقابت و مسابقه استوار باشد، در عمل مجالی برای پرورش روحیه کار داوطلبانه فراهم نمی‌آورد، که قبلاً در یادداشتی دیگر به آن پرداخته‌ام. در نتیجه گرچه ما کار داوطلبانه را می‌ستاییم، اما معمولاً آن را به عنوان استثنا و موارد نادر می‌شناسیم. اغلب نیز آن را مترادف با فداکاری و ایثار خاصی می‌دانیم که قرار نیست یک شیوهء غالب و همیشگی زیست ما باشد.

تجربهء کشورهای توسعه یافته نشان می‌دهد که بسیاری از مسئولیت‌های اجتماعی و فرهنگی را همین سمن‌ها بر دوش می‌کشند. زمانی که دانشجوی دانشگاه شفیلد بودم برایم جالب بود که در انگلستان تنوع سمن‌ها بسیار زیاد و شگفت‌انگیز است و تقریباً برای هر حوزه و موضوعی که تصور کنیم موسسه خیریه ایجاد شده بود. بعدها در آمارها خواندم که در انگلستان حدود ۱۶۰ هزار موسسه خیریه ثبت شده مشغول به فعالیت هستند و تقریباً همین تعداد هم موسسه خیریه ثبت نشده دارند. اکنون که برای اطمینان بیشتر در وب جستجو می‌کنم این سایت می‌گوید شاید تعدادشان به چهارصد هزار هم برسد. این تعدد و تنوع تصادفی نیست و بیانگر نوعی نگرش به مشارکت اجتماعی است. تجربه‌های موفق دنیا نشان می‌دهد که ما به تعریفی تازه از فعالیت داوطلبانه نیاز داریم. ما به گسترش فرهنگ فعالیت داوطلبانه محتاجیم تا جامعه بتواند هر روز شکل‌های تازه‌ای از سرمایه اجتماعی تولید کند. سرمایه‌ای نامرئی اما بسیار موثر که مولد اعتماد و همدلی است و پیوندهای انسانی را تحکیم می‌بخشد. در سایه این سرمایه، هر یک از ما می‌توانیم در حرفه‌ و پیشه‌ای که داریم به سهم خود خلاقانه و مسئولانه بکوشیم گره‌ای از مسائل موجود بگشاییم، با محیط زیست مهربان باشیم، به حقوق همه جانداران احترام بگذاریم، از رنج انسان‌ها بکاهیم و بر شادی آنان بیافزاییم، تا جهان جایی بهتری برای زیستن باشد. ایدون باد!

منابع

فاضلی، نعمت‌الله (۱۳۹۵) فردیت، کنش داوطلبانه و امر خیر. سلسله نشستهای خیر ماندگار. سخنرانی در دانشگاه تهران (۱۰ خرداد ۱۳۹۵).

منصوریان، یزدان (۱۳۹۴) «مشارکت در شورا: درس‌ها و تجربه‌ها». سخن هفته لیزنا، شماره ۲۴۵. ۱۲ مرداد ۱۳۹۴.

منصوریان، یزدان (۱۳۹۵) «آیا آزادی ترسناک است؟» (معرفی کتاب بازخوانی پائولو فریره: با تمرکز بر کودک و آموزش کودکان). برگ سپید لیزنا. ۹ خرداد ۱۳۹۵.

منصوریان، یزدان. «کتابی با بیش از دویست نویسنده» سخن هفته لیزنا، شماره ۲۹۱.  ۳۱ خرداد ۱۳۹۵.