مشارکت کتابداران در پژوهشهای میانرشتهای
در شماره سوم مجله «لایبرری ریوو» (Library Review) در سال 2012، مقالهای منتشر شده که به نقش کتابداران در تسهیل مطالعات میانرشتهای میپردازد (ناپ، 2012). نویسنده این مقاله با مرور منابع موجود در این زمینه نشان میدهد که پژوهشهای میانرشتهای فرصتی برای پژوهشگران فراهم آورده که فارغ از مرزهای میان رشتهها به حل مسائل واقعی بپردازند. چنین رویکرد مولد و موثری موقعیتی مناسب برای کتابداران فراهم میآورد که از دانش و تخصص خود برای یاری محققان استفاده کنند. او در تعریف پژوهشهای میانرشتهای و اهمیت آن مینویسد: هر چند واژههایی نظیر میانرشتهای (Interdisciplinary)، چند رشتهای (Multidisciplinary) و فرارشتهای (Transdisciplinary) تفاوتهایی با هم دارند که در آثار مختلف بررسی شده است، در این مقاله مفهوم میانرشتهای در عامترین شکل آن مد نظر است. به این معنا که هر پژوهشی که دامنه آن فراتر از مرزهای یک رشته باشد و پشتوانه نظری و عملی خود را به یک رشته خاص محدود نکند، بلکه آن را بر ترکیبی از منابع دانش بشری که در رشتههای مختلف تولید شدهاند استوار سازد در این مقوله میگنجد. بنابراین، به باور بسیاری از متخصصان مطالعات میانرشتهای ظرفیت فراوانی برای تولید دانش جدید دارند. ضمن آنکه پیوندهای میانرشتهای مولد مطالعات تازه هستند و زمینه همکاری محققان را در رشتههای گوناگون فراهم میآورند. این همکاری نیز خود مستلزم دسترسی به منابع این رشتههاست. مثلاً مطالعاتی که در زمینه ارتباط میان عوامل اجتماعی و بیماریهای همهگیر پرداختهاند نمونهای از مطالعات میانرشتهای است که در آن محققان همزمان به منابع علمی در حوزه پزشکی، بهداشت و جامعهشناسی نیاز دارند. زیرا هدف در این مطالعات شناسایی راهکارهایی است که عوامل اجتماعی را برای درمان این بیماریها به خدمت گیرد.
به این ترتیب، پژوهشهای میانرشتهای «مسئلهمدار و معطوف به هدف» (Problem Centered and Mission Oriented) هستند، زیرا محقق بجای آنکه تلاش کند موضوع مورد بررسی را در قالب رشته تحصیلی مشخصی قرار دهد، میکوشد راهکاری برای حل مسائل واقعی و رسیدن به نتیجه مطلوب بیابد، بیآنکه نگران مرزهای قراردادی میان رشتهها باشند. او خود را محدود به یک رشته خاص نمیداند بلکه با برخورداری از مهارتهای یادگیری مستقل و مادامالعمر (Lifelong and independent Learning) که همراه با تفکر انتقادی (Critical Thinking) است، برای نزدیک شدن به حقیقت از مرزهای میان رشتهها عبور میکند.
در ادامه این اثر نویسنده به موانع مطالعات میانرشتهای میپردازد و نقش کتابداران را در گذر از این موانع بر میشمرد. به باور او، نخستین مانع در این زمینه نگرش محققان است که به رشته خود نوعی دلبستگی و تعلق دارند و به دلیل آشنایی با مفاهیم پایه در آن، امنیت خاطری را تجربه میکنند که مایل نیستند با ورود به حوزههای تازه این امنیت خاطر به خطر افتد. زیرا مطالعات میانرشتهای مستلزم پیچیدگیهای خاصی است که ممکن است در ابتدا کمی دشوار به نظر برسد.
مانع دوم دشواری و گاه ناتوانی در انتشار نتایج مطالعات میانرشتهای است. زیرا مجلههای علمی معمولاً دامنه موضوعی مشخص و محدودهای بسیار تخصصی دارند و ممکن است از مقالات میانرشتهای استقبال نکنند. در نتیجه محققان نگرانند نتایج تحقیقات میانرشتهای آنان فرجام نیکویی در فرایند انتشار در پی نداشته باشد. آنان به خوبی با دیدگاه سردبیران و داوران رشته خود آشنا هستند و میدانند که در مقایسه یک اثر تخصصی - که وفادار به مرزهای همان رشته است -، با اثری برخاسته از نگاهی میانرشتهای - که از این مرزها عبور کرده - اولویت با اثر نخست است. زیرا به رغم سودمندی رویکرد میانرشتهای هنوز توافق جامع و کاملی در این زمینه وجود ندارد و برخی از محققان در انسجام و استقلال مطالعات میانرشتهای تردید دارند.
سومین مانع تفاوتهای موجود میان روششناسی رشتههای مختلف است که در مطالعات میانرشتهای گاه مسئلهساز میشود. بویژه در تحقیقات گروهی که محققان از رشتههای مختلف گرد هم آمدهاند، رسیدن به توافقی جامع در زمینه روش تحقیق چندان آسان نیست. حتی در مواردی جزئیتر این تفاوتها وجود دارد. مثلاً محققان رشتههای مختلف درباره استفاده از منابع علمی اولویتهای متفاوتی دارند. مثلاً در حوزههای علوم پایه و مهندسی مجلههای تخصصی نسبت به کتاب اولویت بیشتری در فراهم آوری مطالب علمی دارند. در حالی که در علوم انسانی در بسیاری از موارد کتاب نسبت به مجله در اولویت است.
چهارمین مانع در مسیر مطالعات میانرشتهای یافتن منابع مالی برای پژوهش است. زیرا بسیاری از سازمانها و کمیتههایی که وظیفه تخصیص بودجههای تحقیقاتی را بر عهده دارند بیشتر به تحقیقات درون رشتهای اهمیت میدهند و در اختصاص بودجه برای مطالعات میانرشتهای گاه تردیدهای جدی دارند.
حال باید دید کتابداران و متخصصان علم اطلاعات چگونه میتوانند در این میان نقش موثری ایفا کنند و زمینه لازم را برای توسعه مطالعات میانرشتهای فراهم آورند. نخستین پاسخ مبتنی بر ماهیت کار کتابداران است. به این معنا که آنان بیش از متخصصان سایر رشتهها با علوم مختلف در ارتباطند. بدیهی است که اساس سازماندهی اطلاعات بر همین گستردگی منابع اطلاعات بنا شده است، بنابراین کتابداران بیش از همه با پیوندهای میان رشتهها آشنایی دارند. در نتیجه آنان میتوانند مشاوران کارآمدی برای محققان در این زمینه باشند. در مقاله حاضر مثالهایی عملی در این زمینه مطرح شده که نشان میدهد کتابداران حداقل در هفت مقوله اصلی میتوانند در پژوهشهای میانرشتهای مشارکت کنند.
1. فراهمآوری فضای فیزیکی: در بسیاری از دانشگاههای موفق دنیا چند سالی است که کتابخانههایی با امکانات آموزشی و پژوهشی ویژه طراحی و ساخته شده است که با عنوان «Information Commons» یا «Knowledge Commons» شناخته میشوند. در چنین کتابخانههایی کاربران علاوه بر دسترسی کامل به انواع منابع چاپی و الکترونیکی از انواع امکانات آموزشی نظیر کلاسهای کوچک، اتاق کنفرانس، دستگاههای پخش و ضبط الکترونیکی مثل ویدئو پروژکتور، اتاقکهای مطالعه انفرادی، ارتباط بیسیم اینترنتی، و امکانات رفاهی نظیر کافه برخوردارند. علاوه بر امکانات این کتابخانه ساعات دسترسی به این منابع نیز که به صورت 24 ساعته پیشبینی شده امتیاز دیگری برای آنها محسوب میشود. در چنین کتابخانههای مجهزی محققان رشتههای مختلف امکان گردهم آیی و تشکیل جلسات کاری دارند و فراهم آوردن فضایی فیزیکی برای این ارتباطات علمی حداقل سودمندی کتابخانه به عنوان نهادی اجتماعی است.
2. نقش اجتماعی کتابخانه: کارکردهای اجتماعی کتابخانه (Social Functions of Libraries) که خود مقوله مفصلی است و تبیین آن به یادداشتی مستقل نیاز دارد، دومین عرصهای است که میتواند در خدمت مطالعات میانرشتهای قرار گیرند. برگزاری نشستهای علمی، سخنرانی، تشکیل گروههای کتابخوانی (Book Clubs) از جمله ابتکارات در این زمینه است.
3. خدمات فراکتابخانهای: چند سالی است که موضوعی با عنوان «Embedded Librarianship» در منابع کتابداری و اطلاعرسانی مطرح شده است (لویس، 2007) که به معنای ارائه خدمات مشاوره اطلاعاتی در محل مورد نیاز کاربران در خارج از کتابخانه است. به این معنا که بجای مراجعه کاربران به کتابخانه، این کتابداران هستند که در یک تعامل سازنده با متخصصان سایر علوم خدمات مشاورهای خود را در زمان و مکان مورد نیاز ارائه میکنند. این مفهوم شبیه خدماتی است که در کتابداری پزشکی با عنوان «Informationist» مطرح میشود که در آن کتابدار به عنوان عضوی از یک گروه تحقیقاتی با متخصصان موضوعی همکاری میکند و وظیفه گردآوری، سازماندهی و تحلیل اطلاعات مرتبط را بر عهده دارد.
4. اشتراک منابع: معمولاً اجرای هر طرح پژوهشی میانرشتهای مستلزم دسترسی به طیف وسیعی از منابع است. اما به دلیل ناآشنایی برخی از محققان با منابع رشتههای دیگر، آنان به مشورت و مشاوره کتابداران در این زمینه نیاز دارند.
5. تسهیل ارتباطات علمی: بیتردید بسیاری از پژوهشهای میانرشتهای به صورت مطالعات گروهی انجام میشود و برقراری ارتباطات علمی (Scholar Communications) میان محققان رشتههای مختلف از عوامل موثر بر موفقیت این مطالعات است. در این زمینه نیز کتابداران میتوانند نقش موثری ایفا کنند. مثلاً تشکیل گروههای بحث الکترونیکی، معرفی منابع علمی رشتههای مختلف، تدوین کتابشناسیهای موضوعی از جمله این اقدامها به شمار میآید.
6. ارتقاء سطح دسترسی و استفاده از منابع: موفقیت در هر یک از پژوهشهای میانرشتهای مستلزم استفاده بهینه از منابع رشتههایی است که هر یک سهمی در این زمینه دارند. از سویی دیگر معمولاً محققان هر رشته آشنایی چندانی با منابع سایر رشتهها ندارند و ممکن است در دسترسی و استفاده از منابع با مشکل مواجه شوند. در چنین شرایطی دانش و تخصص کتابداران برای استفاده از منابع مرجعی همچون اصطلاحنامهها میتواند گام موثری برای ارتقاء سطح دسترسی و استفاده از این منابع باشد.
7. تدوین پیشینه پژوهش: یکی از پستهای جدید کتابداران در دانشگاههای خارج از کشور، پژوهشیار یا کتابدار پژوهشی (Research Librarian) است. از جمله وظایف پیشبینی شده در این پست کمک به محققان در تدوین پیشینه پژوهش (Literature Review) و ارزیابی اطلاعات تخصصی است. به این معنا که خدمات مرجع با معرفی منابع در میز مرجع نه تنها پایان نمیپذیرد؛ بلکه به نوعی آغاز میشود. در نتیجه کتابداران در مراحل بعدی استفاده از منابع به کاربران کمک میکنند. مشاوره در زمینه یافتن منابع هسته و بنیادی، ارزیابی منابع و شیوه استناددهی از جمله زمینههایی است که دانش کتابداران میتواند برای کاربران مفید باشد.
بنابراین، به نظر میرسد که کتابداران باید گسترش مطالعات میانرشتهای را به فال نیک بگیرند و در تدوین راهکارهایی برای مشارکت در این زمینه کوشا باشند.
پینوشت: برای دو مفهوم Embedded Librarianship و Information Commons معادل فارسی مناسب و گویایی به ذهن نویسنده این یادداشت نرسید و جستجو در منابع فارسی نیز در این زمینه به نتیجه مناسبی منجر نشد. بدیهی است که ترجمه کلمه به کلمه در این زمینه گرهای از کار نخواهد گشود و به ترجمه مفهومی نیاز است. بنابراین، از دوستان و همکاران ارجمند دعوت میکنم معادلهای مورد نظرشان را در بخش نظرات این یادداشت بنویسند.
منابع:
Knapp, J (2012) Plugging the “whole”: librarians as interdisciplinary facilitators, Library Review, Vol. 61, No. 3, pp. 199-214.
Lewis, D. W. (2007) A strategy for academic libraries in the first quarter of the 21st century, College & Research Libraries Vol. 68, No. 5, pp. 418-434.
منصوریان، یزدان. «مشارکت کتابداران در پژوهشهای میانرشتهای».سخن هفته شماره 102. 8 آبان 1391.