تعامل انسان و اطلاعات: افقی نوین و نویدبخش در علم اطلاعات و دانش‌شناسی

زمانی که دانشجوی کارشناسی ارشد بودم، یکی از مباحثی که به تدریج در متون تخصصی کتابداری و اطلاع‌رسانی دیروز (علم اطلاعات و دانش شناسی امروز) مطرح می‌شد «رفتار اطلاع‌جویی» یا «اطلاع‌یابی» (Information Seeking Behaviour) بود. موضوعی جذاب که پس از بحث قدیمی‌تر «نیازهای اطلاعاتی» (Information Needs) و البته با تاخیری چند ساله - پس از انتشار آثار انگلیسی زبان در دنیا - به مقالات فارسی نیز راه یافته بود. نظریه‌های معروفی مثل نظریه‌های اطلاع‌جویی الیس، ویلسون، بلکین، اینگورسون و کولثاو برای نخستین بار در متون فارسی منتشر می‌شد. من هم مشتاقانه اخبار مربوط به این حوزه را دنبال می‌کردم. خوشبختانه طی چند سال علاوه بر ده‌ها مقاله، چندین پایان‌نامه نیز در دانشگاه‌های کشور در این زمینه با موفقیت دفاع شد و بر غنای منابع فارسی موجود افزود[1].

 

 

پیدایش این موضوع در متون تخصصی ما که ریشه در مطالعات دههء هشتاد میلادی متخصصانی چون تام ویلسون داشت، نشان از توجه روزافزون به اهمیت کاربران منابع اطلاعاتی و ویژگی‌های آنان بود. زیرا پیش از آن مهمترین دغدغهء کتابداران یافتن بهترین راه‌ها برای ذخیره، سازماندهی و بازیابی منابع و مدارک بود. بی‌آنکه نگران باشند چه کسانی و در چه شرایطی و با چه روحیاتی قرار است از این منابع استفاده کنند. اما مطالعات پژوهشگرانی مثل ویلسون نقطه عطفی بود برای چرخش نگاه متخصصان این رشته از رویکرد سیستم‌مدار (System Oriented) به کاربرمدار (User Oriented). رویکردی که بعدها تکامل بیشتری یافت و به عنوان «بافت‌مدار» (Contextual Approach) پدیدار گردید. 

 

«بافت» مجموعه‌ای در هم تندیده‌ از مولفه‌های پیدا و پنهانی است که بر پدیده مورد مطالعه – که در اینجا تعامل فرد با اطلاعات است- تاثیر متقابل دارد. منظور از «تاثیر متقابل» این است که پدیده‌ی مورد مطالعه در هر بافت، خود جزئی از اجزاء سازنده‌ی همان بافت است و وجود آن نیز خود بر شکل‌گیری بافت موثر خواهد بود (منصوریان، 1390). به همین دلیل ابتدا سخن از نیازهای اطلاعاتی بود، با این هدف که پس از سازماندهی منابع در کتابخانه، باید بدانیم نیاز کاربران ما چیست. پس از آنکه صدها مقاله در این زمینه نوشته شد، وجه دیگری از موضوع آشکار گردید؛ و آن وجه رفتار اطلاع‌جویی بود. به این معنا که علاوه بر نیاز به اطلاعات، هر کاربر ویژگی‌های شناختی، عاطفی و رفتاری ویژه‌ای دارد که بر چگونگی جستجوی او را در منابع اثر می‌گذارد. بنابراین، اگر بخواهیم فرایند دسترسی به منابع را آسان سازیم، پس از سازماندهی آنها باید بدانیم کاربران چرا و چگونه از این منابع استفاده می‌کنند و این آغاز بحث رفتارهای اطلاع جویی محسوب می‌شد.

 

مدتی بعد که تحصیل در مقطع دکتری این رشته را آغاز کردم و امکان بیشتری برای مطالعه منابع انگلیسی یافتم دیدم که گویا در دهه 1990 به تدریج دامنه بحث موضوع اطلاع‌جویی فراتر از گذشته شده و صحبت از «رفتارهای اطلاعاتی» (Information Behaviour) است. در این رویکرد جدید نه تنها جستجوی اطلاعات که سایر وجوه این فرایند نظیر استفاده، اشتراک، و تبادل نیز اهمیت داشت. ضمن آنکه زوایای تازه‌ای از موضوع نظیر وجوه شناختی و عاطفی استفاده از اطلاعات نیز مطرح شده بود[2]. سرانجام بازتاب مطالعات این حوزه در سال 2005 در کتاب مشهور «نظریه‌های رفتار اطلاعاتی» (Theories of Information Behaviour) منتشر شد. کتابی که 72 نظریه را در بر می‌گیرد و خوشبختانه چند سال بعد نیز به همت گروهی از مترجمان و با نظارت دکتر زاهد بیگدلی – استاد دانشگاه شهید چمران اهواز - ترجمه فارسی آن به بازار آمد (فیشر و دیگران، 1387). در سال 2012 نیز مصاحبه‌ای با یکی از ویراستاران این اثر – پروفسور ساندا اردلز – با عنوان «رويكردها و روندهاي جاري در مطالعات رفتار اطلاعاتي» نگاهی کوتاهی به مسیری طولانی دارد که محققان این حوزه در این سال‌ها پیموده‌اند.

 

با ادامه این فرایند تکاملی به تدریج وجوه تازه‌ای به این بحث اضافه شد. به نحوی که امروزه صحبت از «تعامل انسان با اطلاعات» (Human Information Interaction) است. به این معنا که بجای «رفتار» که بیشتر تاکید بر وجه روانشناختی آن دارد، حوزه‌ای گسترده‌تر با عنوان «تعامل» مبنای مطالعات جدید است. به بیانی ساده هر نوع داد و گرفت اطلاعات در هر رسانه‌ای که حامل داده‌های قابل تبدیل به اطلاعات باشد، نوعی تعامل است، که بین فرد و منبع اطلاعاتی رخ می‌دهد. به این ترتیب مطالعهء یک کتاب چه به صورت کاغذی و چه از طریق صفحه مانیتور رایانه نیز نوعی تعامل است. جستجو در موتورهای کاوش مثل گوگل نیز تعامل دیگری است که با هدف بازیابی اطلاعات از دریای وب صورت می‌گیرد. استفاده از اوپک یک کتابخانه نیز تعاملی است که در پایگاه اطلاعات کتابشناختی آن کتابخانه رخ می‌دهد. بر همین اساس، کامنت خوانندگان وبلاگ‌ها، عضویت در شبکه‌های اجتماعی، یادگیری به کمک آموزش الکترونیکی، تبادل پیامک در تلفن همراه، و ارسال پیام به گروه‌های بحث الکترونیکی نیز مثال‌های دیگری از تعامل است.

 

به این ترتیب تولد حوزه‌ای با نام «تعامل انسان و اطلاعات» محصول فرایندی تکاملی بود که از چند دههء پیش در علم اطلاعات و دانش‌شناسی آغاز شده است. از زمانی که متخصصان این رشته پس از سال‌ها تلاش برای یافتن بهترین راهکارهای سازماندهی اطلاعات، اکنون فرصت و فراغتی یافته بودند تا نیم‌نگاهی هم به کاربران این آثار، نیازهای آنان و بافتی که در آن این تعامل رخ می‌دهد داشته باشند. اما همزمان با آن در تمام این سالها رخدادهای مرتبط دیگری نیز در جریان بوده است. یکی پیشرفت فناوری اطلاعات است که به شدت این تعامل را تحت تاثیر قرار می‌داد. تا آنجا که گرایشی با عنوان «تعامل انسان و کامپیوتر» (Human Computer Interaction) که به اختصار اچ سی آی (HCI) نیز خوانده می‌شود، به تنهایی مجموعه‌ای بزرگ از گروه‌های پژوهشی در کشورهای مختلف را در بر می‌گیرد. پژوهشگرانی که علاوه بر داشتن انجمن‌های مستقل تخصصی، سالانه همایش‌های بین‌المللی در این زمینه برگزار می‌کنند. کافی است با این کلیدواژه در گوگل جستجو کنید و گستردگی مباحث این گرایش را ببیند. بخش عمده‌ای از تغییراتی که پیوسته در نظام‌های بازیابی اطلاعات و ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات از جمله رابط کاربر (Interface) می‌بینیم محصول تحقیقات همین محققان است.

 

رخداد دومی که همزمان با تکامل این بحث در جریان بوده، رشد رویکرد میان‌رشته‌ای دانش یا Interdisciplinarity است که خود به تنهایی زمینه‌ساز تحولات گسترده است، که به دلیل آشکار بودن موضوع نیازی نیست در اینجا به آن بپردازم. بر این اساس، برآیند این دو جریان باعث شد که حوزه تعامل انسان و اطلاعات علاوه بر برخورداری از پشتوانه‌ای پژوهشی که در طی چند دهه در حوزه نیازهای اطلاعاتی، رفتار اطلاع‌جویی و رفتار اطلاعاتی فراهم شده بود، پیوندی نیز با مباحث فناوری داشته باشد و امکانی نیز برای مطالعات بین‌رشته‌ای فراهم آورد. شاید به همین دلیل است که دنیس آگوستو (Denise E. Agosto) در مرور کتاب رایا فیدل (Raya Fidel)[3] می‌نویسد:

 

«رایا فیدل تعامل انسان و اطلاعات را به عنوان مفهومی به کار می‌برد که همچون چتری قلمرویی فرا رشته‌ای را دربر می‌گیرد که در آن چندین حوزه و زیرمجموعه‌های آنها را نظیر تعامل انسان و کامپیوتر، انفورماتیک اجتماعی، بازیابی اطلاعات، و رفتار اطلاعاتی گرد هم می‌آورد.» (آگوستو، 213 :2013).

 

گستردگی افقی که این بحث در علم اطلاعات و دانش‌شناسی گشوده است، زمانی بیشتر آشکار می‌شود که به سه کلمهء تشکیل دهندهء آن یعنی «تعامل»، «انسان» و «اطلاعات» توجه کنیم. مطالعه دربارهء هر یک از این سه وجه خود پیوندهای میان‌رشته‌ای فراوانی ایجاد می‌کند. زمانی که صحبت از انسان می‌شود، وجوه فیزیولوژیک، روانشناختی و جامعه‌شناختی مثالی از زمینه‌های مرتبط است. به این معنا که بسیاری از ویژگی‌های کاربرانی که در بافت‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی با منابع اطلاعاتی تعامل دارد می‌تواند زمینهء مطالعات مستقل باشد. از سوی دیگر زمانی که صحبت از اطلاعات است، هر شکل از منابع اطلاعاتی می‌تواند مبنایی پژوهشی مجزا قرار گیرد. بنابراین، بحث تعامل انسان با اطلاعات زمینه‌ای بسیار پویا و وسیع در اختیار متخصصان این رشته می‌گذارد و نویدبخش مطالعات فراوانی است که در آینده انجام خواهد شد.

 

در همین راستا گروه علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه خوارزمی مجله‌ای تاسیس کرده است تا جایگاهی برای انعکاس بخشی از این تحقیقات باشد. امیدوارم با همکاری استادان، دانشجویان و پژوهشگران شاهد رشد و بالندگی این مجلهء نوپا باشیم. ضمناً زمینه‌های موضوعی مورد نظر، قبلاً در خبری  منعکس شده و ان‌شاءالله نخستین شماره آن به زودی منتشر خواهد شد.

 

 

منابع:

جمالی مهموئی، حمیدرضا (1392) آموزش و يادگيري بازيابي اطلاعات. کتاب ماه کلیات، شماره 188، ص. 61-65.

فیشر، کارن؛ اردلز، ساندا؛ مک کچنی، لین (1387). نظریه‌های رفتار اطلاعاتی. ترجمه فیروزه زارع و دیگران، ویراستهء زاهد بیگدلی. تهران: کتابدار.

منصوریان، یزدان (۱۳۹۰). رویکرد کیفی، بافت‌مدار و میان‌رشته‌ای به «تعامل انسان و اطلاعات». سخنرانی در پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، ۲۵ خرداد ۱۳۹۰٫

منصوریان، یزدان (1390) تحلیل بافت در تعامل انسان و اطلاعات. مجله الکترونیکی عطف. دسترس‌پذیر در http://www2.atfmag.info/?p=1306 (آخرین دسترسی 15 دی 1392).

Agosto, D. E. (2013) Human Information Interaction: An Ecological Approach to Information Behavior by Raya Fidel. Journal of the American Society for Information Science and Technology, Vol. 64, No. 1, pp. 213-214.

Fidel, R. (2012) Human Information Interaction: an Ecological Approach to Information Behavior. Cambridge, MA: MIT Press.

 



[1] . متاسفانه مجال اندک این یادداشت اجازه نمی‌دهد به گزیده‌ای از مقالات و پایان‌نامه‌های مرتبط اشاره کنم، اما شما که این یادداشت را می‌خوانید و با این حوزه آشنا هستید،  لطفاً برای اطلاع سایر خوانندگان در بخش نظرخواهی به آثار خودتان یا دیگران در این زمینه اشاره فرمایید. پذیرش این درخواست خود نمونه‌ای زنده از تعاملی است که در اینجا درباره‌اش صحبت می‌کنیم.

[2] . در بهمن سال گذشته (1391) یادداشتی در لیزنا با عنوان «اطلاعات و احساسات: شناخت وجوه عاطفی در فرایند اطلاع‌جویی» منتشر شده که به همین موضوع می‌پردازد.

[3]  کتاب رایا فیدل با عنوان «تعامل انسان و اطلاعات: رویکردی بوم‌شناختی به رفتار اطلاعاتی» یکی از جدیدترین آثار در این زمینه است که دکتر حمیدرضا جمالی مهموئی در شماره 188 مجله کتاب ماه کلیات نقد و بررسی آن را نوشته است. (جمالی، 1392)

 


منصوریان، یزدان. «تعامل انسان و اطلاعات: افقی نوین و نویدبخش در علم اطلاعات و دانش‌شناسی». سخن هفته شماره 164. 16 دی 1392.