ردپای زمان در پژوهش

در شماره اخیر مجلهء «زنان» (آبان ۱۳۹۳) مقاله‌ای با عنوان «صندلی‌های قاتل: چگونه پشت میزنشینی سلامتی شما را تباه می‌کند»منتشر شده؛ که در مقدمه آن می‌خوانیم: «تحقیقات نشان می‌دهد ایستادن بیشتر حتی در زمانی که کار اداری خود را انجام می‌دهید، می‌تواند خطر چاقی، بیماری و مرگ را در شما کاهش دهد. ... امریکایی‌ها روزانه به طور متوسط ۱۳ ساعت را بر روی صندلی می‌گذارنند؛ صندلی‌هایی که بیش از هر عامل دیگری جان انسان‌ها را می‌گیرند. شاید نتایج تاسف بار این تحقیقات شما را شوکه کند و نسبت به صحت آن شک کنید. اما توجه داشته باشید که این نتایج حاصل ۱۶ سال تحقیق با جامعه آماری ۸۰۰ هزار نفر است». همانطور که می‌بینید نویسنده مقاله طولانی بودن مدت گردآوری داده‌ها را به عنوان یکی از شاخص‌های اعتبار معرفی می‌کند. شاخصی که منطقاً هم درست است. بدیهی است پژوهشگر هر چه فرصت بیشتری برای بررسی پدیده مورد مطالعه در اختیار داشته باشد، به نتایج جامعتری خواهد رسید. البته با این پیش فرض که با اصول و مبانی پژوهش آشنا باشد و از وقتش به خوبی استفاده کند. در غیر زمان به تنهایی کمکی نخواهد کرد.

 

خواندن این مقاله و بحثی که در هفتهء گذشته در کلاس روش تحقیق دربارهء جایگاه «زمان در پژوهش» داشتم، انگیزه‌ای شد برای پاسخ به این پرسش که: سهم زمان – به عنوان یکی از عناصر اصلی تحقیق – در موفقیت یا شکست یک پروژه تحقیقاتی چیست؟ توانایی یا ناتوانی ما در انجام هر کار نیز به نحوی به در اختیار داشتن فرصت کافی برای انجامش بستگی دارد. زیرا بدون زمان هیچ کاری میسر نیست. زمانی که ظاهراً به سه بخش گذشته، حال و آینده تقسیم می‌شود، اما بشر هنوز در فهم چیستی آن سرگردان است. فقط می‌دانیم در ظرفی از زمان زندگی می‌کنیم. از برخورد بی‌وقفهء دو بی‌نهایتِ گذشته و آینده - که هیچ یک در اختیار ما نیست - فقط «آنی» داریم که پیوسته پدیدار و ناپدید می‌شود. حال اگر اجازه دهید از کنار بحث‌های فلسفی – که تخصصی در آن ندارم - بگذریم و ببینیم سهم عنصر زمان در فرایند پژوهش چگونه تعریف می‌شود. به نظرم این عنصرحداقل در هفت وجه از وجوه کار ما به شرح زیر دخالت دارد.

 

۱.ظرف زمانی پدیده مورد مطالعه: بسته به اینکه پدیده مورد مطالعه در چه زمان رخ داده باشد، با سه نوع از تحقیقات مواجه‌ایم: مطالعات گذشته نگر، جاری و آینده نگر. مطالعه گذشته‌نگر به بررسی رخدادی می‌پردازد که در گذشته اتفاق افتاده و محقق اکنون در صدد شناخت بیشتر آن است. مطالعات تاریخی و تحقیقات «پس رویدادی» یا «پس از وقوع» از این نوعند. مثلاً محققی که در حوزهء معماری و شهرسازی بافت‌های قدیمی شهرها را از نظر ساختار و نوع مصالح و سایر موارد بررسی می‌کند تحقیقی گذشته‌نگر انجام می‌دهد. اما اگر بخواهد همان متغیرها را در ساخت و سازهای فعلی شهرها بررسی کند پژوهشی ناظر به زمان حال دارد و اگر هوس کند با روش‌های آینده‌پژوهی سیمایی از شهرهای فردا ترسیم کند، تحقیق او ناظر به زمان آینده خواهد بود.

 

۲.دامنه و واحد زمانی در پژوهش: منظور از «دامنه و واحد زمانی» فواصل زمانی معمول و معنادار در حوزه‌های پژوهشی مختلف است. مثلاً در یک مطالعهء زمین‌شناسی شاید هزار سال زمان زیادی نباشد. تغییرات کوه‌ها و گسل‌ها و لایه‌های زمین گرچه پیوسته در جریان است، اما نتایج محسوس و قابل مشاهده آن در یک روز و یک هفته پدیدار نمی‌شود. در علوم دیگری مثل نجوم نیز اغلب صحبت از میلیون و میلیارد سال است. مثلاً ستاره‌شناسان می‌گویند نور برخی از ستاره‌ها که امروز می‌بینیم میلیون‌ها سال قبل تابیده و اکنون که برای ما آشکار شده شاید آن ستاره دیگر وجود نداشته باشد. یعنی ما نور ستاره‌ای را می‌بینیم که خودش دیگر در قید حیات نیست! در علوم دیگر نظیر باستان‌شناسی و تاریخ نیز صحبت از قرن‌ها و هزاره‌های گذشته است. در مقابل ممکن است در موضوعی دیگر صحبت از کسری از ثانیه باشد. مثلاً در شیمی یا فیزیک بسیاری کنش‌ها و واکنش‌ها در کسری از ثانیه رخ می‌دهد. در نتیجه تلاش محققان اغلب برای به دام انداختن زمانی است که سریعتر از برق از کمند آنان می‌گریزد. بنابراین، واحد متداول زمان در رشته‌ها متفاوت است. البته تاکید بر کلمه «متداول» به این دلیل است که مثلاً وقتی می‌گوییم در زمین شناسی یا نجوم صحبت از هزاران و میلیون‌ها سال است، به این معنا نیست که واحدهای کوچکتر مثل روز و ساعت و ثانیه در این رشته‌ها معنی یا کاربردی ندارد. بلکه به این معناست که دامنه زمانی مورد بحث در این رشته‌ها بسیار گسترده‌تر است.مثال عینی آن پیش‌بینی دقیق زمان تحویل سال است که بر حسب دقیقه و ثانیه محاسبه و اعلام می‌شود.

 

۳.زمان مورد نیاز برای گردآوری داده‌ها: بسته به مسئله مورد بررسی و پرسشی که داریم، زمان مورد نیاز برای گردآوری داده‌ها بسیار متفاوت است. در مطالعات طولی (Longitudinal Studies) محقق ناگزیر است برای پاسخ به یک پرسش افراد نمونه را سال‌ها تحت نظر داشته باشد و به مشاهده تغییرات تدریجی متغیرها بپردازد. مثلاً مطالعه‌ای که در مقدمه این یادداشت به آن اشاره شد مثالی از همین نوع است. در نتیجه محقق ناگزیر است سبک زندگی گروه هدف را سال‌ها ثبت کند تا بتواند دربارهء تاثیر درازمدت یک شیوهء زندگی– که در اینجا زندگی کم تحرک بوده – به داوری درستی برسد. در جامعه‌شناسی، مدیریت، و علوم تربیتی نمونه‌های این تحقیقات فراوانند. مثلاً در علوم تربیتی ممکن است محققی بخواهد تاثیر آموزش مهارت‌های فلسفه‌ورزی را در کودکان و تاثیرش را در رشد تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی آنان بسنجد. برای پاسخ به چنین پرسشی ناگزیر است پس از اعمال شیوهء تدریسی جدید که مبتنی بر آموزش فلسفه به کودکان است، منتظر بماند تا در چند سال بعد اثرات این آموزش را در مهارت‌های تفکر انتقادی آنان ببیند. البته تردیدی نیست که در اجرای چنین تحقیقی علاوه بر بحث زمان سایر ملاحظات نیز باید رعایت شود که اشاره به آنها از حوصله یادداشت حاضر خارج است.

 

۴. دامنه زمانی معتبر در پیشینه تحقیق: زمان در بخش دیگری از تحقیق نیز نقشی جدی دارد که همان مرور پیشینه (Literature Review) است. ارزش و اعتبار زمانی اطلاعات در رشته‌های مختلف بسیار متفاوت است. پژوهشگری که در زمینه سلول‌های بنیادی تحقیق می‌کند، شاید مقاله‌ء پنج سال پیش برایش قدیمی باشد و به کارش نیاید. زیرا شتاب رشد دانش در این حوزه بسیار سریع است. اما مورخی که مشغول بررسی مناسبات فرهنگی و اجتماعی مردمان این سرزمین در سلسله هخامنشیان است، به مقالات ایران‌شناسانی که در چند قرن اخیر مطالعاتی در این زمینه انجام داده‌اند نیاز خواهد داشت. بنابراین، تعیین دامنهء بررسی متون در رشته‌های مختلف بسیار متفاوت است. همواره نوع مسئله مورد بررسی و پرسشهای ماست که این دامنه را تعیین می‌کند.

 

۵.زمانی که محقق برای شناسایی پدیده در اختیار دارد: برخی از پدیده‌ها دیریاب و گریزپا هستند. یعنی نمی‌توان هر زمان که اراده کنیم به بررسی آن بپردازیم. باید منتظر وقوع هر یک در زمان و مکان معین باشیم. نمونه کلاسیک آن کسوف و خسوف است. ستاره‌شناسان باید ماه‌ها و سال‌ها منتظر وقوع این پدیده باشند تا در چند دقیقه‌ای که رخ می‌دهد داده‌های مورد نیازشان را گردآوری کنند. بنابراین، زمان بررسی پدیده مورد مطالعه در اختیار محقق نیست. در رویکرد کیفی یکی از روش‌های نمونه گیری را «نمونه‌گیری فرصت‌طلبانه» (Opportunistic Sampling)می‌گویند. البته اینجا مفهوم «فرصت‌طلبی» بار منفی ندارد و بیشتر مثبت است. به این معنا که محقق منتظر وقوع رخداد مورد نظر می‌ماند و در فرصت مناسب به گردآوری داده می‌پردازد. در مثالی دیگر اگر بخواهیم مقاومت گیاهی مشخص را به سرما بسنجیم، باید منتظر زمستان باشیم، زیرا انجام این مطالعه در تابستان میسر نیست.

 

۶.مدیریت زمان و زمان‌بندی بهینه در تحقیق: فرصت هر پروژه هر قدر هم که زیاد باشد، هنوز محدود است. زمان به سرعت سپری می‌شود و محقق باید به موقع گزارش خود را تحویل دهد. اگر دانشجوی کارشناسی ارشد باشد برای نوشتن پایان‌نامه بین شش تا نه ماه فرصت دارد و اگر دانشجوی دکتری باشد باید بین دو تا چهار سال رساله را بنویسد. هر چند در بسیاری از موارد زمان بیشتری صرف این کار می‌شود. با این حال، زمان‌بندی دقیق و متعهد بودن به آن یکی از امتیازها و مهارت‌های هر محقق است و باید به آن توجه کند.

 

۷.طول عمر و اعتبار زمانی یافته‌های پژوهش: همانطور که دامنه زمانی مرور پیشینه متفاوت است، دامنه زمانی اعتبار یافته‌ها نیز متغیر است. مثلاً در علوم رایانه‌ای به دلیل پیشرفت سریع این حوزه، سرعت تغییرات بسیار پرشتاب است. در نتیجه چه بسا نرم‌افزار یا سخت‌افزاری که امروز در نوع خود بهتر باشد، دو سال دیگر از رده خارج شود. یا در پزشکی با هر کشف جدید از پیچیدگی‌های بدن آدمی از یک سو و پیشرفت سریع ابزارهای مهندسی پزشکی از سوی دیگر، شیوه عمل‌های جراحی به سرعت تغییر می‌کند. بنابراین، نمی‌توان انتظار داشت یافته‌های همه رشته‌ها طول عمر یکسان داشته باشند.

 

 

سخن پایانی

در مجموع عنصر زمان در تحقیق همیشه نقش‌آفرین است و نقشی که در هر مطالعه ایفا می‌کند بر اساس موضوع و نوع مسئله‌ای که قرار است تبیین یا حل شود، متفاوت خواهد بود. در نتیجه نمی‌توان نسخه‌ای واحد برای این نقش تدوین کرد. مثلاً میزان روزآمدی یک فقره اطلاعاتی به ماهیت و محتوای آن بستگی دارد. ضمن آنکه نوع استفاده محقق نیز در این زمینه موثر است. مثلاً به تحقیقات پزشکی اشاره شد که نیازمند مطالعات جدید است، اما حتی در این عرصه نیز نمی‌توان گفت مقالات قدیمی پزشکی را باید دور ریخت. زیرا هر یک بخشی از تاریخ پزشکی را می‌سازند و در جای خود مفید خواهند بود. در این یادداشت به هفت مقوله از نقش زمان اشاره شد، اگر شما هم می‌خواهید مواردی به این فهرست اضافه کنید، بخش نظرخواهی سایت در اختیار شماست.

 

منابع

لوین، جیمز (۱۳۹۳) صندلی‌های قاتل: چگونه پشت میزنشینی سلامتی شما را تباه می‌کند. ترجمه فریبا ثقفی. مجله زنان، سال اول، شماره ۶، ص. ۱۲۶-۱۲۵.

 

 

منصوریان، یزدان. «ردپای زمان در پژوهش». سخن هفته لیزنا، شماره ۲۱۲. ۱۷ آذر ۱۳۹۳.

تمامی حقوق مطالب محفوظ است