هشت ضلعی مطالعه: مدلی برای خواندن

هشت ضلعی مطالعه: مدلی برای خواندن

یزدان منصوریان، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم تهران

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

http://cvs.tmu.ac.ir/fa/yazdan.htm

پیش از مقدمه

اگر اهل مطالعه هستید و از مهارتهای گزینش دقیق، خواندن تحلیلی و ارزیابی منتقدانه آثار برخوردارید، شاید نیاز چندانی به این مقاله نداشته باشید. اما اگر تا امروز مطالعه جایگاه مهمی در زندگی شما نداشته است، یا در سودمندی آن تردید دارید، یا با روشهای کارآمد خواندن آشنا نیستید، شاید مرور این یادداشت برای شما مفید باشد.

به جای مقدمه

اگر عنوان آخرین کتابی را که خوانده‌اید به خاطر نمی‌آورید، نگران نباشید. حتی اگر عنوان نخستین کتابی را که خوانده‌اید نیز فراموش کرده‌اید، باز هم نگران نباشید. اما اگر در برنامه روزانه یا هفتگی خود جایی برای مطالعه در نظر نگرفته‌اید، بد نیست کمی نگران باشید! چرا که بدون مطالعه هر یک از ما به سادگی فرصتهای ارزشمندی را برای بهتر زیستن از دست می‌دهیم. ما می‌توانیم با مطالعه آدمهای موفق‌تر، مفیدتر، و در نهایت خوشبخت‌تری باشیم. چرا که مطالعه دریچه‌ای است به دنیای تجربه‌ها و اندیشه‌های ارزشمند؛ و دروازه‌ای است به سوی فرصتهای تازه. مطالعه به زندگی ما نشاط و تازگی می‌بخشد و ما را از روزمرگی کسالت‌بار می‌رهاند.

حال اگر با این مقدمه موافقید و در جستجوی راهکاری برای افزایش کیفیت و کمیت مطالعه خود هستید، این یادداشت چند پیشنهاد ساده در این زمینه دارد. اما قبل از آن باید چند نکته را به خاطر داشت:  

·        مطالعه مهارتی اکتسابی است، و با تمرین و ممارست به دست می‌آید.

·        برای شروع مطالعه هرگز دیر نیست. از امروز شروع کنید!

·        نگران کمبود وقت نباشید، مطالعه وقت زیادی از شما نمی‌گیرد.

·        مطالعه کار دشواری نیست، و اگر با اشتیاق همراه باشد بسیار دلپذیر و شادی‌بخش خواهد بود.

·        مطالعه می‌تواند افقهای وسیع و تازه‌ای در ذهن شما ایجاد کند.

·        مطالعه فرصت‌های تازه‌ای در اختیارتان قرار می‌دهد و با مطالعه خلاق‌تر خواهید شد.

هشت‌ضلعی مطالعه

هدف از این مقاله ارائه پیشنهادهای ساده‌ای برای بهتر خواندن است. برای نزدیک شدن به این هدف، در ادامه با نگاهی کل‌نگر وجوه مختلف عادت به مطالعه در هشت وجه معرفی می‌شود. این هشت ضلعی شامل این مفاهیم است: مطالعه مستقل و مستمر؛ مطالعه متناسب و متعادل؛ مطالعه مفرح و متنوع؛ مطالعه مستند و مکمل؛ مطالعه موازی و متقارن؛ مطالعه منسجم و منظم؛ مطالعه منتقدانه و موشکافانه؛ و در نهایت مطالعه موثر و مولد. در ادامه درباره هر یک از این وجوه توضیحاتی ارائه می‌شود.

1.     مطالعه مستقل و مستمر: در گام نخست، مطالعه باید مستقل و مستمر باشد. مطالعه مستقل یکی از مهارتهای «سواد اطلاعاتی» و مطالعه مستمر یکی از مهارتهای «یادگیری مادام العمر» است. با توجه به پیوند عمیقی که میان این دو مفهوم وجود دارد، می توان آنها را در یک دسته قرار داد. فردی که برخوردار از مهارت مطالعه مستقل است بی‌نیاز از دیگران می‌تواند نیازهای اطلاعاتی خود را بشناسد و بهترین منابع پاسخگوی این نیازها را بیابد، و به نحو موثری از آنها استفاده کند. این مهارت خود مقدمه مهارت دیگری است که به استمرار مطالعه مربوط می شود، که می توان آن را مطالعه مستمر نامید. اساساً مطالعه یک فرایند مقطعی نیست و زمانی موثر است که مداوم و همیشگی باشد. افراد برخوردار از مهارت مطالعه مستقل، چگونه آموختن را آموخته‌اند. آنان بدون کمک دیگران می‌توانند نیازهای اطلاعاتی خود را بشناسند، بهترین منابع پاسخگوی این نیازها را بیابند و به نحو موثری از آنها استفاده کنند.

2.     مطالعه متناسب و متعادل: منبعی که برای مطالعه انتخاب می‌شود، باید متناسب با ویژگیها و نیازهای خواننده آن باشد. ضمناً افراط در مطالعه نیز به هیچ وجه مطلوب نیست. این افراط هم به زمان اختصاص یافته به مطالعه مربوط است و هم به نوع مطالبی که خوانده می‌شود. به سخنی دیگر، یک خواننده موفق کسی نیست که پیوسته در حال خواندن انواع و اقسام منابع باشد. چنین رویکردی بیش از آنکه نتیجه مطلوبی در پی داشته باشد، ممکن است به سردرگمی و حتی آشفتگی ذهنی خواننده منجر شود. خرّمشاهی (376 :1389) در بیان زیانهای «پُرخوانی» می‌نویسد:

«زیاد خواندن، فرصت فکر کردن، و گوارش خوانده‌ها را از ما می‌گیرد. زیاد خواندن، استقلال رای ما را خدشه‌دار می‌کند. زیاد خواندن و تل‌انبار کردن اطلاعات غیرلازم در ذهن، مجال خوشفکری را سلب می‌کند. ... با زیاد خواندن فرصت تبدیل دانش/دانسته‌ها به بینش از دست می‌رود.»

3.     مطالعه مفرح و متنوع: ضلع سوم این هشت‌ضلعی با جنبه‌های روان‌شناختی مطالعه در پیوند است. مطالعه فقط وقتی استمرار می‌یابد که برای خواننده مفرح و لذت‌بخش باشد. در غیر این صورت، وی به سرعت از مطالعه خسته و نامید می‌شود. بنابراین، نباید مطالعه را وظیفه‌ای دشوار تلقی کنیم. بلکه مطالعه نتیجه‌بخش همواره برای خوانندگان علاقه‌مند بسیار شیرین و مطبوع است. شاید یکی از روشهای مفرح ساختن فرایند خواندن، مطالعه متنوع باشد. در مطالعه متنوع خواننده خود را فقط به یک موضوع معین، یک اثر یا یک نویسنده خاص محدود نمی‌کند و گاهی به موضوعها و آثار و نویسندگان جدید مراجعه می‌کند. البته این تنوع نیز باید متعادل و منطقی باشد. به سخنی دیگر، مطالعه متنوع به معنای پراکنده‌خوانی نیست. بلکه به معنای گسترش افق دید خواننده است که خود را فقط به یک عرصه محدود نکند.

4.     مطالعه مستند و مکمل: چهارمین ضلع مربوط به نوع مطالبی است که برای مطالعه انتخاب می‌کنیم. بدیهی است که خوانندگان باید در انتخاب منابعی که مطالعه می‌کنند بسیار دقیق و نکته‌سنج باشند. فرصتها محدود و وقت کالایی کمیاب و بسیار گرانبهاست. بنابراین، نباید همه چیز را مطالعه کرد و باید همواره در جستجوی بهترین منابع بود. تعداد آثار منتشر شده چنان انبوه است که حتی خوانندگان حرفه‌ای نیز فقط درصد ناچیزی از آثار منتشر شده را می‌خوانند.  مطالعه تمام آثار نه ممکن است و نه مطلوب. گستره دنیای نشر آنچنان وسیع است که ما راهی جز گزینش نداریم. ما فقط باید منابعی را برای مطالعه انتخاب کنیم که به ارتقاء دانش و بینش ما کمک کند و مطالعه هریک به تکمیل اطلاعاتی که از منابع دیگر کسب کرده‌ایم منجر شود. دانشجویان و همه کسانی که به موضوعهای علمی علاقه‌مندند فقط باید آثار مستند و معتبر را مطالعه کنند و در انتخاب آثار به گونه‌ای عمل کنند که محتوای هر اثر تکمیل کننده مطالب اثر قبلی باشد.

5.     مطالعه موازی و متقارن: در فرایند مطالعه نباید خود را فقط به یک منبع مشخص محدود کنیم. بلکه باید آراء و اندیشه های گوناگون را بررسی و مقایسه کنیم. این بررسی و مقایسه ما را به تحلیل‌ها و تفسیرهای تازه‌ای می‌رساند و در روند پویایی و باروری اندیشه موثر خواهد بود. مثلاً دانشجویی که در زمینه پایان‌نامه خود تحقیق می‌کند نباید پیشینه پژوهش خود را فقط به کتابها و مقاله‌ها محدود کند. بلکه باید با جستجو در سایر پایان‌نامه‌ها و گزارشهای تحقیقاتی به گردآوری اطلاعات بیشتر بپردازد. وجوه مشترک این آثار باعث شناسایی پیوندهایی در ذهن خواننده می‌شود که وی را با گستره وسیعی روبرو می‌سازد و می‌تواند شبکه‌ای از موضوعها و معانی به هم مرتبط را در ذهن خود ترسیم کند.

6.     مطالعه منسجم و منظم: مطالعه باید هدفمند باشد و خواننده را در مسیر روشنی قرار دهد که با هرگام به هدف تعیین شده نزدیک‌تر ‌شود. مثلاً ساعات مشخصی از روز یا هفته را به مطالعه منابعی اختصاص دهیم که بین آنها از نظر موضوعی و ساختاری پیوندهای روشنی وجود داشته باشد و مرور هر یک به فهم مطالب دیگر کمک کند. در آثار متعددی راهکارهای مفیدی برای ارتقاء کیفیت مطالعه معرفی شده است که مرور آنها می‌تواند در این زمینه مفید باشد (مثل، سیف، 1376).

7.     مطالعه منتقدانه و موشکافانه: یکی دیگر از مهارتهای خوانندگان موفق مهارت «تفکر انتقادی» است. تعامل خواننده با متنی که مطالعه می‌کند باید همراه با تامل و تدبّر باشد و خواننده در حد یک گیرنده غیرفعال به ضبط مطالبی که می‌خواند نپردازد. بلکه به آنچه می‌خواند با نگاهی تحلیلی بیاندیشد و درباره درستی یا نادرستی آنها قضاوت کند. چرا که مطالعه سطحی و گذرا منابع بسیار نیز چندان فایده‌ای ندارد. در آثار متعددی نیز به بی‌فایده بودن مرور سطحی، «بسیارخوانی» و «پراکنده خوانی» اشاره شده است. مثلاً خرمشاهی (26: 1368) می‌نویسد: «آنچه رفع تکلیف است و برای آبروداری خوبی است، همان یکبار خواندن هر کتابی است. ولی آنچه علم آموز است، تکرار و تامل بر کتابها و بازخوانی آنهاست». بنابراین، در فرایند مطالعه کیفیت مطالعه از کمیت آن به مراتب مهم‌تر است.

8.     مطالعه موثر و مولد: وقتی که هفت ضلع قبلی مورد توجه قرار گیرد، در نهایت مطالعه موثر و مولد خواهد بود. مطالعه موثر به این معناست که حاصل آن منجر به تحقق «یادگیری فعال»، که یکی از پایدارترین انواع یادگیری است، خواهد شد. این یادگیری یا در ارتقاء دانش خواننده تجلی می‌یابد یا در نگرش و رفتار او تغییری مثبت و ماندگار ایجاد خواهد کرد. ضمناً مولد بودن مطالعه نیز که یکی از نتایج مهم در فرایند مطالعه است، و مربوط به فراورده‌ای است که در نتیجه فرایند خواندن حاصل خواهد شد. بنابراین، افرادی در مطالعه موفق‌اند که می‌توانند بر‌اساس آنچه می‌خوانند، مطالب تازه‌ای تولید کنند و به مشارکت در تولید دانش جدید بپردازند. چنین افرادی در واقع خوانندگان ماهرند. باطنی (86: 1389) در معرفی ویژگیهای خواننده ماهر می‌نویسد: «خواننده ماهر با شیوه‌هایی آشنا است که با به کار گرفتن آنها به قدرت و سرعت درک خود می‌افزاید. مثلاً او می‌داند چطور اسکلت اصلی فکر نویسنده را در لابه‌لای انبوه کلمات یک مقاله یا یک کتاب پیدا کند. می‌داند جملاتی را که جان کلام را در بردارد در کجا و چگونه پیدا کند. می‌داند چطور یادداشت بردارد، کجا و چگونه در کتاب خط بکشد و علامت‌گذاری کند و چگونه خلاصه تهیه کند. می‌داند چه کند که مطالب بیشتر در خاطر او بماند، چطور پس از خواندن و گذشت زمان مرور کند. می‌داند چطور هر روز به ذخیره واژگان خود بیافزاید. اگر فرصتی کوتاه و نوشته‌ای طولانی داشته باشد، می‌داند وقت خود را چگونه تقسیم کند که از آن نوشته در آن زمان محدود برداشتی نسبتاً جامع  داشته باشد.»

چند تمرین برای توسعه خواندن

در این بخش تمرینهای ساده‌ای ارائه می‌شود. هیچ الزامی برای انجام همه آنها وجود ندارد و ترتیب ارائه مطالب در اینجا نیز به معنای ضرورت انجام آنها به همین ترتیب نیست. شما می‌تواند هر یک از این تمرینها را که مایلید و به هر ترتیبی که می‌پسندید، انجام دهید. تنها نکته مهم این است که از امروز برای بهبود مهارتهای مطالعه خود حداقل یک گام بردارید و اطمینان داشته باشید این گام نخست، خود مقدمه گامهای بعدی خواهد بود.

·        اگر قبلاً کتابی خریده‌اید و هرگز فرصت نشده آن را مطالعه کنید، به خودتان قول دهید که بسته به حجم آن کتاب حداکثر در طول 2 یا 4 هفته دیگر آن را بخوانید. اگر این کتاب چندان حجیم نیست، می‌توانید آن را به 14 بخش، و اگر حجیم است به 28 بخش تقسیم کنید، و هر روز فقط یک بخش آن را بخوانید. برای یک خواننده نسبتاً مبتدی شاید مطالعه روزی 20 تا 25 صفحه مناسب باشد. البته این عدد کاملاً فرضی و تقریبی است و بسته به موضوع کتاب، قطع کتاب، و مهارت افراد در خواندن می‌تواند بسیار متغیر باشد. بنابراین، فعلاً نگران تعداد صفحات نباشید و خواندن را شروع کنید.

·        اگر افرادی را می شناسید که این کتاب را خوانده‌اند، نظرشان را درباره آن اثر جویا شوید.

·        هر روز پس از مطالعه این بخشها چند خطی درباره آنچه از آن آموخته اید بنویسید. نگران ساختار این یادداشتها نباشید. فقط بنویسید. چند روز بعد که به آن یادداشتها مراجعه کنید، از این همه حرفهای جالب و تازه‌ای که برای گفتن داشته‌اید متعجب خواهید شد!

·        همیشه مطلبی خواندنی همراه داشته باشید، و از فرصتهای کوتاه برای خواندن استفاده کنید. کپی مقاله‌ای چند صفحه‌ای، بریده‌ای از مطبوعات، داستانی کوتاه و هر آنچه که حمل آن از نظر حجم و وزن در مسافتهای طولانی برایتان دشوار نباشد. بعد در طول روز به شکار فرصتهای فراغت کوتاه 10 تا 15 دقیقه‌ای بپردازید. فرصتهایی مثل انتظار در نوبت بانک، فاصله بین دو جلسه کاری یا دو کلاس درس، در مترو و اتوبوس، و خلاصه هر وقت آزاد کوتاهی که در طول یک روز به دست می‌آورید. همه این‌ها فرصتهای کوتاه اما ارزشمندی است که می‌توانید برای خواندن استفاده کنید.

·        برای تمرین در خواندن، داستانها کوتاه مطالعه کنید. بعضی از این داستانها شاهکارند!

·        وبلاگی ساده درست کنید و درباره آثاری که می‌خوانید نظرتان را منتشر سازید.

·        یکی از آثار کلاسیک معروف دنیا، مثل بینوایان ویکتور هوگو، را از نزدیکترین کتابخانه امانت بگیرید، و قبل از پایان مهلت امانت، آن را مطالعه کنید. پس از تحویل کتاب، حداقل یک صفحه به زبان خودتان درباره آن اثر بنویسید. دیدگاههای دیگران را در مورد این اثر در منابع نقد و بررسی مطالعه کنید. چقدر با این نظرات موافقید؟ شما هم می‌توانید یکی از این منتقدان باشید. آیا به دیگران توصیه می کنید آن را بخوانند؟ نقاط قوت و ضعف آن چیست؟

·        پنج مقاله علمی جدید درباره یکی از موضوعات بنیادی رشته تحصیلی خود انتخاب کنید، و با مطالعه هر یک میزان مستند بودن مطالب ارائه شده را بررسی نمایید. آیا می توانید بر اساس میزان مستند بودن، آنها را رتبه بندی کنید؟ به نظر شما چه نوع پیوند یا پیوندهای موضوعی میان این 5 اثر وجود دارد؟ آیا می توانید شباهتها و تفاوتهای این آثار را نشان دهید؟ به نظر شما این آثار بیشتر به هم شبیه‌اند یا بیشتر با مهم متفاوتند؟ اگر بخواهید مقاله‌ای در این زمینه بنویسید، سبک کدامیک را انتخاب خواهید کرد؟

·        به کتابخانه مراجعه کنید و درباره یک موضوع مشخص حداقل 3 کتاب از 3 نویسنده متفاوت امانت بگیرید. آیا می توانید دیدگاههای این 3 نویسنده را با هم مقایسه کنید؟ به نظر شما کدامیک از این آثار جامعیت بیشتری برخوردار است؟ چگونگی ارائه مطالب در این کتابها را با هم مقایسه کنید؟ ساختار این آثار تا چه اندازه مشابه یا متفاوت است؟ اگر شما بخواهید در این زمینه کتابی بنویسید، ساختار آن را چگونه تدوین می کنید؟

·        در پایان هر هفته درباره آنچه در آن هفته آموخته‌اید چند خطی بنویسید. درآغاز نوشتن نگران ساختار و شیوه نگارش نباشید. فعلاً فقط بنویسید. پس از چهار هفته از مقایسه این «هفته نامه ها» به چه نتیجه‌ای می رسید. آمار مطالعه خود را در هر هفته ثبت کنید و به تدریج آن را افزایش دهید. در هر ترم فهرستی از آثار مرتبط با واحدهایی که می گذرانید تهیه کنید. اگر این فهرست با توصیف و تحلیل همراه باشد بسیار بهتر خواهد بود.

سخن پایانی

بعد از مطالعه این یادداشت به کتابخانه دانشکده مراجعه کنید و در هر زمینه که مایلید کتابی امانت بگیرید و مطالعه آن را از همین امروز شروع کنید. قبل از پایان روز حداقل مقدمه و پیش‌گفتار آن کتاب را مطالعه کنید. درباره آنچه می‌خوانید با دوستانتان صحبت کنید و نطرشان را جویا شوید. اگر شیوه موثری در مطالعه می‌شناسید به آنان نیز اطلاع دهید. از خواندن لذت ببرید و به سودمندی آن اطمینان داشته باشید. موفق باشید و هرگز از کتاب و مطالعه دور نشوید. زندگی با مطالعه زیباتر است. با بی‌مهری به کتاب، خود را از این همه زیبایی خیال‌انگیز محروم نکنید.

منابع

باطنی، محمدرضا (1389) «مهارت در خواندن»، بخارا، دوره 13، شماره 77 و 78، ص. 92-82.

خرمشاهی، بهاءالدین (1368) «بازخوانی بهتر از بسیار خوانی». نشر دانش، شماره 53، ص. 27-24.

خرمشاهی، بهاءالدین (1389) «پیوسته خوانی»، بخارا، دوره 13، شماره 77 و 78، ص. 383-376.

 

سیف، علی اکبر (1376) روشهای یادگیری و مطالعه. تهران: نشر دوران.

تمامی حقوق مطالب محفوظ است