یکی از سنتهای نیک و پسندیدهء مطبوعات کشور این است که در آستانهء سال جدید ویژهنامهء نوروزی منتشر میکنند. ویژهنامههایی که معمولاً مفصل و خواندنی هستند. گویا زمانی که مطبوعات به استقبال تعطیلات میروند، میخواهند ضیافتی برای اوقات فرصت و فراغت خوانندگان مهیا کنند تا در روزهای آغازین بهار از آن بهره ببرند. اواخر اسفند هر سال مشتاقم ببینم تعریف و توصیف مجلههای مورد علاقهام از جشن نوروز چیست و چه سخن تازهای دربارهء بهار نوشتهاند. بهاری که گرچه هر سال تکرار میشود، اما هرگز تکراری نمیشود. هرگز ملالآور نیست، همیشه سرشار از طراوت و تازگیست و با خود خبر از آغازی دوباره را به ارمغان میآورد. نخستین ویژهنامه نوروزی امسال را که مرور کردم و پسندیدم متعلق به مجلهء «داستان همشهری» بود. ادامه در مجله عطف.
ظاهراً در عصر ارتباطات همه در جستجوی اطلاعاتند. گویا زن و مرد، پیر و جوان، فقیر و غنی و خلاصه همهء مردم از هر قشر و در هر موقعیتی که هستند از هر فرصتی برای کسب بیشترین اطلاعات بهره میبرند. بهترین شاهد این شیفتگی به اطلاعات نیز این است که انسان معاصر بخش عمدهای از عمرش را پای تلویزیون، کامپیوتر و موبایل میگذارند و در تعاملی بیوقفه با دنیای اطلاعات زندگی را سپری میکند. اما شما بهتر از من میدانید که ماجرا به این سادگی نیست. نخست آنکه قرار گرفتن در معرض اطلاعات به معنای کسب آگاهی نیست. ضمن آنکه گاهی ممکن است هر یک از ما به دلایلی نه تنها در جستجوی اطلاعات نباشیم، که آگاهانه و عامدانه از آن پرهیز کنیم. حتی از اطلاعاتی که به رایگان و به سهولت در اختیار ماست، دوری کنیم. نه آنکه به آن فقط بیاعتنا باشیم، بلکه عامدانه از آن بگریزیم. حتی فراتر از آن، اگر دیگران هم تلاش کنند آن اطلاعات را در اختیار ما قرار دهند، ما همچنان از پذیرش و دریافتش امتناع کنیم. شرایطی که میتوان آن را «فرار از اطلاعات» یا «گریز از آگاهی» هم نامید. بنابراین، ... ادامه در لیزنا.