ظاهراً در عصر ارتباطات همه در جستجوی اطلاعاتند. گویا زن و مرد، پیر و جوان، فقیر و غنی و خلاصه همهء مردم از هر قشر و در هر موقعیتی که هستند از هر فرصتی برای کسب بیشترین اطلاعات بهره میبرند. بهترین شاهد این شیفتگی به اطلاعات نیز این است که انسان معاصر بخش عمدهای از عمرش را پای تلویزیون، کامپیوتر و موبایل میگذارند و در تعاملی بیوقفه با دنیای اطلاعات زندگی را سپری میکند. اما شما بهتر از من میدانید که ماجرا به این سادگی نیست. نخست آنکه قرار گرفتن در معرض اطلاعات به معنای کسب آگاهی نیست. ضمن آنکه گاهی ممکن است هر یک از ما به دلایلی نه تنها در جستجوی اطلاعات نباشیم، که آگاهانه و عامدانه از آن پرهیز کنیم. حتی از اطلاعاتی که به رایگان و به سهولت در اختیار ماست، دوری کنیم. نه آنکه به آن فقط بیاعتنا باشیم، بلکه عامدانه از آن بگریزیم. حتی فراتر از آن، اگر دیگران هم تلاش کنند آن اطلاعات را در اختیار ما قرار دهند، ما همچنان از پذیرش و دریافتش امتناع کنیم. شرایطی که میتوان آن را «فرار از اطلاعات» یا «گریز از آگاهی» هم نامید. بنابراین، ... ادامه در لیزنا.
موانع ارتباطات انسانی بسیارند. اغلب هم به شکلی نامرئی عمل میکنند. اما نتیجهء حضورشان آشکار است. زیرا باعث میشوند معانی به درستی شکل نگیرند، پیامهای به اشتباه تفسیر شوند و افراد از درک یکدیگر باز بمانند. کلمهها هم که سرچشمهء سوءتفاهمند و قبلاً در یادداشتِ «سرچشمههای سوءتفاهم در ارتباطات انسانی» به این موضوع پرداختهام. اگر آثار مرتبط با مهارتهای ارتباطات انسانی را بررسی کنیم، دهها نظریه و صدها نکته در این زمینه خواهیم یافت. در اینجا فقط به یک منبع استناد میکنم، به امید آنکه مقدمهای برای جستجوهای بیشتر علاقهمندان باشد. توماس گوردون، روانشناس شهیر امریکایی و همکار کارل راجرزِ معروف، به «دوازده بازدارندهء پلید ارتباط» اشاره میکند که ترجمهء آن را در کتاب «روانشناسی روابط انسانی: مهارتهای مردمی» خواندهام. فصل دوم کتاب ... ادامه در لیزنا.