مقدمه
من در این یادداشت تجربهام را از سه سال تدریس مجازی در سه بخش تشریح میکنم. بخش نخست با عنوان «برنامهریزی» درباره مقدمات کار پیش از شروع ترم تحصیلی است. بخش دوم با عنوان «ارائه مواد آموزشی و سنجش یادگیری» درباره تدریس در طول ترم است. بخش سوم با عنوان «ارزیابی و بازنگری» درباره فعالیتهایی است که پس از پایان ترم باید انجام میشود. البته، آموزش مجازی فرایندی پیوسته است و این سه گام در طول سال تحصیلی و بخشی از تعطیلات تابستانی پخش شدهاند و معمولاً در هفتههایی از سال همپوشانی دارند. مثلاً در ترم پاییز و همزمان با ارائه مواد آموزشی استاد درس با همکاری گروه آموزشی و دانشکده باید برای ترم بهار برنامهریزی کند و در ترم بهار باید به ارزیابی عملکرد ترم پاییز بپردازد. این چرخه همچنان ادامه مییابد و پیوسته در معرض بازنگری و بهبود است. در نتیجه، انتظار میرود در هر ترم تحصیلی کارآیی آموزش مجازی افزایش یابد.
پییر بایار در کتابی با عنوان «چگونه درباره کتابهایی که نخواندهایم حرف بزنیم؟» تعاریف مرسوم و متداول از مفهوم مطالعه را به چالش میکشد. او با استناد به آثار متعدد و به کمک تجربههای زیستهء خود نشان میدهد مواجهه ما با دنیای کتابها به مراتب پیچیدهتر از آن است که به نظر میرسد. به نحوی که شکل معمول و متعارف مطالعه - که به معنای خواندن یک اثر از ابتدا تا انتهاست - نه چندان ممکن است و نه چندان مطلوب. او با نگاهی هرمنوتیکی به مقوله مطالعه تاکید میکند حتی اگر کتابی را خط به خط بخوانیم، باز هم نمیتوانیم با اطمینان ادعا کنیم آن اثر را خواندهایم. زیرا ... ادامه در خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا).